همدستی با هیتلر
با دوستی سر موضوع حجاب اجباری بحث میکنید. دوست شما از حجاب اجباری دفاع میکند و شما مخالف هستید. برای این که بحث را به نفع خودتان تمام کنید به او میگویید: طالبان هم همین عقیده را دارند.
اگر خوششانس باشید، بحث همان جا تمام میشود اما در واقع مغلطه کردهاید. درست است که موضع طالبان هم همین است، ولی باید دلیل منطقی برای اثبات موضعتان داشته باشید.
این اشتباه استدلالی شبیه مغلطه شیب لغزان است. تفاوتش در اینجا این است که فرض شما این نیست که موضع طرف مقابل به تدریج و با برداشتن قدمهای اشتباه منجر به طالبانیسم میشود، در واقع شما همین حالا طرف مقابل را متهم به همدستی با طالبان کردهاید.
نام این استدلال اشتباه / مغلطه شریک جرم یا همدستیست. مغلطه شریک جرم، حمله به موضع طرف مقابل است صرفا به این دلیل که افراد یا گروههای بدنامی هم همین موضع را دارند. مثلا هیتلر به عنوان یکی از افراد بدنام تاریخ شریک جرم مناسبی برای رد کردن ادعاهای دیگران است. فقط کافیست یک نکته مشترک بین عقاید طرف مورد بحث با هیتلر پیدا کنید. این یک روش جدلیست و مغلطهگر به خودش زحمت نمیدهد که دلایل منطقی برای اثبات نادرستی یک ادعا ارائه کند.
مثلا مخالفین اتانازی یا مرگ خودخواسته بیماران بدحال، میگویند هیتلر هم موافق این کار بوده و به این دلیل آن را رد میکنند. اما آنچه در اینجا لازم است تحلیل منطقی و نشان دادن شباهتهای این دو موقعیت است چون اتانازی با کشتار بیماران لاعلاج که هیتلر به آن اعتقاد داشت خیلی فرق دارد.
این مغلطه در مباحث سیاسی بسیار شایع است، به خصوص در مبارزات انتخاباتی که کاندیداها به راحتی مواضع همدیگر را با استناد به اینکه مشابه مواضع مثلا کمونیستها، صهیونیستها، غربیها، لیبرالها یا اسلامگراهاست رد میکنند.
مثلا آیتالله خامنهای، رهبر ایران، درباره آزادی زن گفته است: «کسانی که امروز به اصطلاح سنگ حقوق زن را به سینه میزنند، در واقع سنگ آزادی غربی و بیبندوباری را به سینه میزنند و از غربیها تقلید میکنند.»
مشکل این مغلطه این است که نمیتواند یا نمیخواهد نشان بدهد موضعی که به آن حمله میکند دقیقا چه ایرادی دارد. این واقعیت که برخی افراد بد از موضعی حمایت کردهاند، یا کاری را انجام دادهاند چیزی به اعتبار نقد اضافه نمیکند.
یکی از راههای مقابله با این مغلطه آن است که به طرف مقابل نشان دهیم افرادی حتی به بدی هیتلر هم میتوانند باورهای درست داشته باشند. مثلا هیتلر هم مثل بقیه باور داشت که برلین پایتخت آلمان است و ۲+۲ مساویست با چهار. هیتلر گیاهخوار هم بوده که این قطعن دلیل بدی گیاهخواری نیست.
یادمان باشد موافقت یک فرد یا گروه بدنام با یک عقیده اصلا دلیل مناسبی برای رد کردن آن عقیده نیست.