حرف از فلسفه و منطق که میشود خیلیها به اعماق تاریخ و یونان باستان میروند، ماجرای سقراط را تعریف میکنند که در کوچههای آتن راه میرفت و مردم را با سوالات بنیادی به چالش میکشید و به اصطلاح موی دماغ ملت میشد تا از زبانشان پاسخها را بیرون بکشد. مثلا میپرسید عدالت چیست؟ خوشبختی یعنی چه یا فضیلت در چیست؟ و از این راه پایهایترین و بدیهیترین مبانی فکری مردم را به نقد میکشید. برای همین خیلی از آتنیها که سقراط را مزاحم کار و بار روزمرهشان میدیدند، به او لقب «خرمگس آتن» دادند. با این حال نام او به عنوان بزرگترین فیلسوف تاریخ با لقب «خردمند آگورا» ماندگار شد.
اما چرا راه دور برویم. همین امروز هم در دنیای اینترنت و شبکههای اجتماعی که با هر کسی در هر گوشهای از دنیا فقط یک کلیک فاصله داریم با موضوعات و بحثهای مختلفی رو به رو میشویم. مثلا برای قوی بودن یک تیم فوتبال، یا درباره جنگهای خاورمیانه، استدلالهای موافق و مخالف زیادی وجود دارد که منطقی هم به نظر میآیند اما کدام استدلال درست و کدام سفسطه و مغلطه است؟
به آتن برگردیم ببینیم چرا سقراط انقدر به بحثهای آموزنده علاقه داشت و در گسترش حقیقت بین مردم تلاش میکرد؟ در آن زمان سوفسطاییان روی جوانان آتن نفوذ زیادی داشتند و به آنها خطابه و فن جدل درس میدادند. این مهارتها در وجهه اجتماعی و سیاسی آنها تاثیر زیادی داشت. اینکه سوفسطاییان چه کسانی بودند و فلسفهشان چه بود خودش موضوعی مفصل است، اما همینقدر بگوییم که در یونان باستان به معلمان فلسفه سوفسطایی یا سوفیست میگفتند. آنها از شهری به شهر دیگر میرفتند و در ازای دریافت پول به جوانان فلسفه و فن خطابه و جدل درس میدادند. اما کم کم افراط بعضی از این معلمان کار را به جایی رساند که فقط میخواستند به شاگردانشان یاد بدهند چطور در همهی بحثها و مناظرهها پیروز باشند و تنها چیزی که اهمیت نداشت حقیقت و درستی ادعاها بود. همین باعث شد که نام سوفسطاییان مصداق هر گونه فریبکاری در استدلال و بیصداقتی در عقیده باشد که این روش بعدها به سفسطه معروف شد.
به نظر میرسد امروز خیلی از ما به جای اینکه پیرو سقراط و عشقش به ترویج حقیقت باشیم روش سوفسطاییان را در پیش گرفتیم و میخواهیم به هر ترفندی که شده در بحثهای مختلف برنده باشیم، بدون توجه به حقیقت.
اما اصلا معیار پیروز شدن در یک بحث چیست؟ مطابق اصول منطق، یک ادعا زمانی درست است که نتیجه یک استدلال معتبر باشد. راه برنده شدن در یک بحث استدلال درست است و مغلطه بحث را به بیراهه میبرد. مغلطه دامنهای گسترده دارد: هر گونه فریب منطقی که باعث بشود یک گزاره یا یک ادعای نادرست مورد قبول واقع شود مغلطه است. سفسطه، استدلالی است که سعی در وارونه کردن حقایق دارد و به نوعی سوء استفاده از منطق و روشهای منطقی است.
معمولا افرادی مغلطه میکنند که استدلال کردن بلدند اما هیچ توجهی به استدلال منطقی ندارند. آنها بدون توجه به حقیقت فقط و فقط می خواهند برنده باشند در حالی که راز پیروزی در هر بحث تکیه بر استدلال معتبر، شناسایی استدلالهای ضعیف، بیصداقتی و مغلطههای طرف مقابل است.
این مجموعه برنامهها قرار است راهنمایی برای آشنایی با سفسطه و مغلطه باشد تا با شناخت استدلال درست فریب مغلطه و سفسطه را نخوریم.
برای رسیدن به این هدف باید با انواع مغلطه آشنا بشویم و روشهای استدلالی آن را بدانیمم. با دانش کافی میتوانیم در مقابل مغلطهها ایمن باشیم و آنها را تشخیص بدهیم.
آموزش فن مباحثه مثل شمشیر دو لبه است. به شهادت تاریخ سفسطه همیشه از منطق و استدلال سوءاستفاده کردهاست. هدف این برنامهها اما آموزش استدلال موثر و بهینه است تا مثل سقراط پیوسته پاسدار حقیقت باشیم.