تاثیر پیروزی مجدد اوباما در انتخابات آمریکا و جهان به خصوص کشور ایران چه خواهد بود؟
این برنامه با شرکت بینندگان بالاویزیون و اجرای مهدی یحیی نژاد به بحث در ارتباط با این موضوع خواهد پرداخت.
یحیی نژاد: برنامه امروز در مورد انتخاب مجدد پرزیدنت اوباما به ریاست جمهوری و تاثیر آن بر آمریکا و جهان است. در این دوره اوباما برای دومین بار کاندیدا میشد و جمهوری خواهان به دنبال آن بودند که بتوانند اوباما را کنار بزنند. کاندیداهای جمهوری خواه در انتخابات درون حزبی در مورد مسائل داخلی مواضع خیلی رادیکالی اتخاذ کردند به عنوان مثال در مورد مهاجرین غیرقانونی که از سوی مکزیک به آمریکا می آیند و یادر مورد اقتصاد با برنامه اوباما برای افزایش مالیات افراد پردرآمد و بیمه اجتماعی مخالفت کردند. پس از انتخاب میت رامنی به عنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه٬ وی تمام تلاشش را کرد که خود را به موضع میانه نزدیک کند ٬ در مناظره اول ما این تلاش را دیدیم به طوری که اوباما هم از مواضع جدید رامنی شوکه شد و آمادگی کامل برای پاسخ به آنها را نداشت. رامنی دوبار ناچار شد مواضعش را تغییر دهد٬ در مرحله اول انتخابات به سمت راست گرایش پیدا کرد تا در انتخابات درون حزبی موفق شود و در مرحله اصلی انتخابات مجددا به سمت موضع میانه برگشت تا با اوباما رقابت کند و این تغییر مواضع سبب شد بسیاری از رای دهندگان اعتمادشان را به او از دست بدهند.
نکته دیگر در مورد نحوه برگزاری انتخابات است٬ انتخابات امریکا به صورت ایالتی برگزار میشود و هر ایالت بر اساس جمعیتش سهم یا امتیازی در سطح ملی دارد٬ جمع امتیاز ایالتها ۵۳۹ است٬ به این سیستم الکترال می گویند و پس از شمارش آرا هرکس در ایالت بیشترین رای را دارا باشد تمام آرای الکترال را بدون در نظر گرفتن درصد آرا٬ از آن خود میکند . اگر اوباما در کالیفرنیا که مثلاً ۵۰ رای الکترال دارد ۶۰ درصد آرا را از آن خود کند٬ تمام ۵۰ امتیاز را میبرد و پس از تعیین امتیازها در سراسر کشور کسی که بیشترین امتیازها را دارا باشد برنده انتخابات خواهد بود. این سیستم از آغاز تشکیل کشور آمریکا وجود دارد و اکثریت هم آن را قبول دارند و البته منتقدینی هم دارد. کشور آمریکا فدرالی است و هرایالت فرمانداری دارد که منتخب مردم آن ایالت است و این فرماندار مسئول برگزاری انتخابات است و نتیجه انتخابات را اعلام می کند. این سیستم برگزاری انتخابات سبب شده است که برخی ایالتها اهمیت زیادی پیدا کنند زیرا در ایالتهایی که اکثریت آن در اختیار یکی از دوحزب رقیب است از قبل نتیجه آرای الکترال مشخص است و نامزدهای ریاست جمهوری در آنجا سرمایه گذاری نمیکنند اما برخی از ایالتها بین دو حزب تقسیم شده است و نتیجه آن از قبل مشخص نیست و این ایالتها سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند و نامزدهای ریاست جمهوری در این ایالتها هزینههای زیادی میکنند تا بتوانند آرای آن را جذب کنند. ایراد این سیستم هم البته این است که برخی ایالتها اصلاْ مورد توجه قرار نمیگیرند چون از قبل تکلیفشان مشخص است.
سؤال: آیا پس از پایان انتخابات٬ مجلس الکترال تشکیل میشود و نمایندگان آن چگونه تعیین میشوند؟
یحیی نژاد: نمایندگان در هر ایالت براساس قانون همان ایالت انتخاب میشوند درگذشته این نمایندگان اختیار عمل بیشتری داشتهاند اما اکنون مجلس الکترال اهمیت خود را از دست دادهاست.
قوانین کاندیداتوری در هرایالت متفاوت است در برخی از ایالتها براساس قانون اگرحزبی حداقلی از آرا را داشته باشد میتواند نامزد معرفی کند و در غیر اینصورت باید مراحل سختی را طی کند٬ که برای احزاب کوچک بسیار دشوار است چون هربار باید امضاء جمع آوری کنند و روند قانونی را طی کنند٬ به لحاظ مالی هم شرکت در انتخابات پشتوانه زیادی نیاز دارد و با توجه به سیستم ایالتی آمریکا نامزدها باید در هر یک از ۵۰ ایالت آمریکا حامیانی داشته باشند که از آنها پشتیبانی کنند . این شرایط آنقدر دشوار است که افراد بیصلاحیت نمیتوانند وارد انتخابات شوند و نامزد معرفی کنند و نیازی نیست که نهادی مثل شورای نگهبان از بین ۱۰۰ نفر کاندیدای بیربط که برای کاندیدا شدن فقط به شناسنامه نیاز دارند ۴ یا ۵ نفر کاندیدای صاحب صلاحیت را به مردم معرفی کند.
سؤال: چه تفاوتی بین نمایندگان سنا و کنگره وجود دارد؟
یحیی نژاد: در امریکا دو مجلس وجود دارد٬ یکی مجلس سنا و دیگری مجلس نمایندگان٬ سنا ۱۰۰ نفر عضو دارد یعنی هر یک از ۵۰ ایالت امریکا بدون در نظر گرفتن جمعیت٬ دو نفر نماینده در این مجلس دارد که به صورت ایالتی هم انتخاب میشوند یعنی در همه ایالت مردم میتوانند به آنها رای دهند اما تعداد نمایندگان هر ایالت در کنگره بستگی به جمعیت آن ایالت دارد. در مورد تصویب لوایح هم باید سنا و کنگره نظر بدهند و اغلب مصوبات چند بار بین آنها رد و بدل میشود تا به تصویب نهایی برسد علاوه بر این رئیس جمهور هم حق وتوی مصوبات را دارد. در حال حاضر مجلس نمایندگان در اختیار حزب جمهوریخواه است و سنا به حزب دموکرات تعلق دارد و این باعث میشود دو حزب ناچار شوند با یکدیگر توافق کنند و در موارد حساس این توافق خیلی طول میکشد مثل بودجه سالانه که تصویبش گاهی خیلی دشوار میشود. برخلاف سیستمهای پارلمانی مانند انگلستان که حزب حاکم اکثریت پارلمان را داراست و نخست وزیر را انتخاب میکند و خیلی راحت میتواند لوایح را تصویب کند و تغییرات اساسی تری در کشور ایجاد کند٬ در آمریکا تصویب مصوبات دشوار و طولانی است اما بالانس زیادی دارد و طول عمر مصوبات خیلی زیاد تر است و لزوم توافق دو حزب سبب میشود هیچ لایحه رادیکالی تصویب نشود و تغییرات خیلی تدریجی رخ دهد. مثلاْ لایحه تامین اجتماعی که اوباما در دور قبل به تصویب رساند یک تغییر جدی محسوب میشود اما باز با تامین اجتماعی در بسیاری از کشورها متفاوت است و به جای اینکه افراد را به صورت مستقیم بیمه کند دولت پولی به شرکتهای خصوصی میپردازد و قدری هم خود افراد موظف به پرداخت میشوند تا ۳۰ یا ۴۰ میلیون نفری که بیمه نیستند را تحت پوشش قرار دهد٬ هر چند دولت در اینجا سوبسید میپردازد ولی باز بخشی از نظر جمهوریخواهان از طریق نقش شرکتهای بیمه خصوصی در این فرایند تامین شده و دغدغه آنها برای بزرگ نشدن دولت لحاظ شدهاست.
سوال: هزینههای سنگین انتخاباتی از کجا تامین میشود؟
یحیی نژاد: در انتخابات امریکا افراد و شرکتها می توانند به کاندیداهای انتخابات پول پرداخت کنند. برای پرداخت مستقیم به کاندیداها سقفی وجود دارد که فکر میکنم حدود ۲۰۰۰ دلار است اما پرداخت پول به گروههای انتخاباتی به هر میزان آزاد است. این گروهها براساس قانون نباید به طور مستقیم با کاندیداها در تماس باشند و از کمپین کاندیدای خاصی فرمان بگیرند و در غیراینصورت اجازه جمعآوری پول را از دست میدهند. اما گرایش این گروهها مشخص است; مثلا کارل رو(Karl Rove) برای جمهوریخواهان فعالیت میکند. در انتخابات گذشته اکثر پولی که خرج شد توسط این گروهها جمعآوری شد که به ان پک (PAC, Political Action Committee) می گویند. بخش زیادی از هزینههای انتخابات را شرکتها میپردازند. این اقدام هم در آمریکا مورد بحث بودهاست اما سوپریم کورت(Supreme Court) که بالاترین رکن قوه قضائیه آمریکا است چندی قبل رأی داد که شرکتها هم به اندازه افراد اجازه دارند در انتخابات پول خرج کنند.
سوال: آیا با انتخاب مجدد اوباما شرایط برای ایران و سوریه بدتر از قبل نخواهد شد و انتخاب کاندیدای جمهوری خواهان بهترنبود؟
یحیی نژاد: اوباما و رامنی خیلی اختلاف عمیقی در مورد ایران نداشتند اما اوباما در جلب همکاری اروپا و ژاپن برای اعمال تحریم بر ایران موفق تر بوده است شاید برای یک جمهوری خواه مثل جرج بوش این اقدام دشوار بود. همچنین اوباما موفق شد جنگ عراق را پایان دهد و این امر سبب شد بتواند فشار بیشتری علیه ایران بکار برد چون با حضور نیروی نظامی امریکا در عراق٬ ایران میتوانست با ایجاد ناآرامی به نیروهای امریکایی فشار وارد کند٬ ۱۵۰ هزار نیروی نظامی آمریکا هدف مهمی برای ارتش ملی عراق که از ایران پول دریافت میکرد و سایر متحدین ایران بود. اما در حال حاضر آمریکا میتواند فشار بیشتری بر ایران اعمال کند بویژه اینکه در گام بعد نیروهایش از افغانستان نیزخارج خواهند شد٬ اما ارزش گذاری آن به دیدگاه شما بستگی دارد.
مهمترین مشکلی که اوباما در داخل امریکا با آن روبرو خواهد بود بودجه است٬ یکی از بندهای توافق سال گذشته جمهوری خواهان و دموکراتها در مورد بودجه این بود که اگر درمورد نحوه افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش بخشی از هزینهها به توافق نرسند به طور اتوماتیک بخشی از هزینههای نظامی و داخلی حذف می شود در این صورت بسیاری معتقدند اقتصاد آمریکا مجددا آسیب میبیند. به این دلیل پرزیدنت اوباما باید با جمهوریخواهان به یک توافق برسد٬ اما مشکل این است که جمهوریخواهان حاضر نیستند مالیات جدیدی را بپذیرند و بعضی از نمایندگانشان توافقنامه ای امضاء کردهاند که هیچ لایحهای را در این زمینه تصویب نکنند. مشکل دیگری که اوباما با آن روبرو است مساله مهاجرین غیرقانونی است٬ تخمین زده میشود حدود ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی در آمریکا حضور دارند که چندین سال است اینجا زندگی میکنند و برخی از صنایع امریکا بویژه بخش کشاورزی از نیروی کار ارزان قیمت آنها استفاده کردهاست٬ جمهوری خواهان به دنبال اخراج آنها هستند اما دموکراتها معتقدند باید به آنها تابعیت آمریکائی داد. اکثریت این مهاجرین لاتین تبار هستند که طرفدار حزب دموکراتاند و اگر به آنها تابعیت آمریکائی داده شود٬ به ضرر حزب جمهوری خواه خواهد بود. مساله سومی که اوباما با آن روبرو خواهد بود بیمه اجتماعی است که بخش بیشتر آن قرار است در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ اجرا شود٬ اوباما اجرای این بیمهها که هزینه بر است را به پس از انتخابات دور دوم ریاست جمهوریش موکول کرد و حالا ممکن است جمهوری خواهان سعی کنند جلوی اجرای آن را بگیرند. اگر جمهوری خواهان و دموکراتها بر سر بودجه به توافق نرسند بودجه نظامی آمریکا در سالهای آینده کاسته خواهد شد و این کاهش هزینهها٬ سیاست خارجی آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. امریکا در ۱۰۰ کشور جهان پایگاه نظامی دارد و کاهش بودجه میتواند سبب تعطیلی تعدادی از این پایگاهها شود. از سوی دیگر چین روزبهروز در حال قدرتمندتر شدن است و اگر خطر چین افزایش پیدا کند به مرور تمرکز سیاست خارجی امریکا از خاورمیانه به چین منتقل میشود اما در حال حاضر با توجه به بحران ایران تمرکز سیاست خارجی امریکا همچنان بر خاورمیانه خواهد بود. ایران همچنان از چند بعد برای آمریکا مهم است٬ به لحاظ تاریخی در سی سال گذشته این دو کشور همیشه درگیر بوده اند٬ مساله هسته ای ایران هم برای آمریکا مهم است دستیابی ایران به سلاح هستهای سبب فروریختن نظم فعلی خاورمیانه میشود چون به محض اینکه ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند احتمال اینکه از طریق حزبالله یا حماس اسرائیل را تهدید کند وجود دارد همچنین احتمال اینکه پس از ایران٬ عربستان٬ مصر و حتی ترکیه به سمت دستیابی به سلاح هسته ای بروند خیلی زیاد است و در اینصورت کنترل خاورمیانه برای آمریکا بسیاردشوار خواهد بود بویژه اینکه در مصر و عربستان بنیادگرایی اسلامی قدرت دارد و امکان ناپایداری سیاسی وجود دارد و این موضوع را پیچیدهتر میکند. علاوه بر این خاورمیانه همچنان منبع مهم تامین انرژی دنیا است و تنش در این منطقه به نفع اروپا و امریکا نیست به همین دلیل کنترل ایران در سیاستهای آمریکا بسیار مهم است. اما هنوز به نظر نمیرسد که تغییر رژیم ایران جزء سیاستهای آمریکا باشد و تمرکز سیاست آمریکا و همینطور اروپا بر عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است و به همین دلیل تحریمها علیه ایران احتمالا افزایش خواهد یافت و احتمال می رود که آمریکا بتواند چین را هم متقاعد کند که ایران هستهای به نفع چین نخواهد بود زیرا در صورت دستیابی ایران و به تبع آن عربستان٬ مصر و ترکیه به سلاح هستهای خاورمیانه ناآرام خواهد شد و منافع اقتصاد ی چین لطمه میخورد زیرا چین بیشتر از آمریکا به نفت خاورمیانه وابسته است.
سیاوش صفوی: آیا عدم شمولیت شعارهای انتخاباتی حزب جمهوریخواه و تمرکز بر پایگاه مذهبی و سنتی این حزب بدون درنظر گرفتن سیاه پوستان و اسپانیولی ها به عنوان ۳۰ درصد جمعیت آمریکا و معرفی غیرواقعی اوباما به عنوان یک سوسیالیست ٬ فاشیست و چپ تندرو از سوی شبکههای خبری نزدیک به جمهوریخواهان مانند فاکس نیوز (Fox News)دلیل رویگردانی افکار عمومی از حزب جمهوری خواه و موفقیت اوباما نبود؟
یحیی نژاد: شما گفتید یکی از دلایل شکست جمهوری خواهان نادیده گرفتن سیاهپوستها و لاتین تبارها بود که ۳۰ درصد مردم آمریکا را تشکیل میدهند٬ به نظر شما حزب جمهور خواه برای جذب آنها چه کار میتواند بکند؟ آیا کمک به حل مشکل مهاجران غیرقانونی میتواند به این حزب در این زمینه کمک کند؟
صفوی: در دهه ۶۰ دموکراتها متوجه اهمیت رای لاتین تبارها و سیاه پوستان شدند و روی آن سرمایه گذاری کردند و در مقابل جمهوری خواهان روی مردان سفید پوست آمریکایی تکیه کردند و جانسون هم گفت که ما برای همیشه جنوب را از دست دادهایم اما به نظر من جمهوری خواهان به این شکست نیاز داشتند و نسل جدید جمهوری خواهان و چهرههایی مثل مارکو روبییو (Marco Rubio)میتوانند مجدداْ حمایت سیاه پوستان را بدست بیاورند٬ کسی فراموش نکردهاست که آبراهام لینکلن جمهوری خواه ٬ برده داری را ملغی کرد٬ جمهوری خواهان به جای اینکه روی این موارد تبلیغ کنند٬ تبلیغاتشان را به پایگاه مذهبی و سنتی خود معطوف کردهاند در حالی که سال گذشته برای اولین بار تعداد نوزادان اقلیت در این کشور بیشتر از نوزادان سفید پوست بود و این باید زنگ خطر را برای جمهوری خواهان به صدا دراورد٬ حزب جمهوری خواه سیاست های دموکراتیک و جهانی دارد و باید از این دموکراسی استفاده کنند و از طریق طرح کاندیداهای بهتر و جذب شخصیت های موثر اقلیت ها٬ همراه با تغییر سیاستها٬ اقلیتها را جذب کنند. شیوههای سنتی حزب جمهوریخواه دیگر جوابگو نیست به طوری که در این انتخابات حتی جمهوری خواهان میانه رو هم به اوباما رای دادند.
یحیی نژاد: شکست جمهوری خواهان در سطح آرا یک یا دو درصد بیشتر نیست آن هم در مقابل اوباما که خیلی جوان است٬ خیلی باسواد است٬ خوش صحبت است و همه پارامترهای یک رهبر محبوب را داراست و خیلی ها به چشم قهرمان به او نگاه میکنند این شکست تا چه حد به سیاستهای آنها برمیگردد و تا چه میزان نتیجه قدرت کاندیدای رقیب بود؟
صفوی: من قبول دارم که نام اوباما در تاریخ امریکا خواهد ماند به دلیل اینکه اولین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا است و چهره بسیار کاریزماتیکی است و حتی جمهوری خواهان میانهای که به اوباما رای داده بودند نسبت به او به عنوان اولین رییس جمهور سیاه پوست یک حس عاطفی داشتند خود وی هم به این امر واقف است اما او در زمینه اقتصادی عملکرد مثبتی نداشت و تغییری که وعده داده بود را نتوانست بوجود بیاورد. جمهوری خواهان میتوانستند از این موقعیت استفاده کنند و عملکرد اقتصادی او را نقد کنند اما آنها به سمت سیاستهای نژادی حرکت کردند که حس دفاعی در بین مردم ایجاد کرد علاوه بر این باید توجه کرد که این تفاوت رای الان در حدود دو درصد است اما با افزایش جمعیت سیاهپوست ها و لاتین تبارها بیشتر خواهد شد و حزب جمهوری خواه در دراز مدت نیاز به تغییر سیاست جدی دارد و باید تکیهاش را از روی ایالتهای جنوبی بردارد و برای کل جمعیت آمریکا برنامهریزی کند.
یحیی نژاد: به نظر شما پیروزی دوباره اوباما چه تاثیری بر وضعیت ایران و سوریه خواهد گذاشت؟
صفوی: سیاست خارجی اوباما از نظر من سیاست بسیار درست و موفقی است و در مناظره هم دیدیم که رامنی هیچ حرفی در سیاست خارجی نداشت و هر چه اوباما میگفت او هم تأیید میکرد اوباما چهره آمریکا در جهان را تغییر داد پیش از این برای مردم دنیا خیلی اهمیت نداشت که چه کسی در آمریکا به ریاست جمهوری میرسد اما الان اوباما در سراسر دنیا طرفدار دارد. در مورد ایران هم اوباما بسیار موفق عمل کرد٬ سیاست هیچ یک از رئیس جمهورهای قبلی و تحریمهای گذشته به این میزان موثر نبودهاست در آغاز به خامنهای پیشنهاد مذاکره داد٬ هرچند که بسیاری از این اقدام اوباما انتقاد کردند اما من فکر میکنم حرکت خیلی مثبتی بود. چون مطمئن بود که ایران پیشنهاد مذاکره را نمیپذیرد و زمینه برای اقدامات بعدی آماده میشود به طوری که دیدیم روسیه با آمریکا هم جهت شد. پس از آن اوباما تحریم ها را بسیار هدفمند جلو برد٬ از تحریم شخصیتها شروع کرد و به مرور نفت ایران را تحریم کرد به طوری که الان ایران در روز ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه نفت می فروشد.
یحیی نژاد: در اواخر دوران بوش٬ آمریکا در سطح جهانی مشکلات زیادی داشت حتی کشورهای اروپایی معتقد بودند که بوش بسیار تند رو است. اوباما روابط با اروپا را تقویت کرد و حتی روابطش با چین و روسیه را هم بهبود داد. در مورد شبکه خبری فاکس نیوز هم باید دقت کرد که هرچند پس از واقعه ۱۱ سپتامبر این گونه شبکهها مورد توجه زیادی قرار گرفتند اما به مرور این نوع فعالیتها به حزب جمهوریخواه ضربه زد. در مورد اوباما هم همانگونه که گفتید سعی کردند از اوباما یک غولی بسازند اما وقتی مناظرهها برگزار شد مردم متوجه شدند که آن تبلیغات واقعی نبودهاست از طرف دیگر بهبود اقتصاد در دوره اوباما سبب گرایش مردم به سوی او شدهاست هرچند که این بهبود با سرعت پایینی پیش رفته است اما به هر حال در پایان دولت جرج بوش اقتصاد آمریکا به سمت سقوط پیش میرفت و خیلیها نگران رکودی مانند ۱۹۲۹ بودند اما اوباما توانست وضعیت اقتصاد را بهبود ببخشد و از سقوط آن جلوگیری کند و الان ما در آمریکا رشد اقتصادی ۲ درصد را داریم که با توجه به حجم اقتصاد آمریکا رقم بزرگی است
سؤال: مواضع جمهوری خواهان و دموکراتها در مورد جمهوری اسلامی چیست؟ و کدامیک به تداوم جمهوری اسلامی بیشتر کمک میکند؟
صفوی: به نظر من کارتر کمک بسیار زیادی به ثبات جمهوری اسلامی کرد چون گروگانگیری در زمان او انجام شد و در صحنه داخلی ایران هم دولت موقت سرنگون شد و مذهبیها قدرت را در دست گرفتند اما کارتر هیچ اقدامی برای حل این مشکل انجام نداد در حالی که تا پیش از آن در این گونه موارد دموکراتها همیشه تهاجمی عمل کردهبودند و بسیاری از جنگها در زمان آنها اتفاق افتاده بود. از این نظر شاید بتوان گفت کارتر در آن مقطع کمک زیادی به جمهوری اسلامی کرد. اما بعد از آن و در دولتهای سی سال گذشته اعم از جمهوری خواه و دموکرات دولت اوباما موثرترین سیاست را در مورد ایران داشته و بیش از همه به جمهوری اسلامی فشار وارد کردهاست.
یحیی نژاد: ریشه این موفقیت٬ بهبود وجهه بین المللی آمریکا در جهان است. آمریکا توانست با اروپاییها و حتی کشورهای آسیایی بهتر همکاری کند و آنها را با خودش همراه کند هرچند که هنوز چین و هند کاملاْ با آمریکا هماهنگ نیستند و از ایران نفت میخرند اما حتی این دوکشور هم توافقاتی در این زمینه با آمریکا داشتهاند.
سورنا هاشمی: بازتاب رخدادهای بین الملل در فضای سیاسی ایران قدری متفاوت با واقعیت است و با عینک سیاست ایرانی به آن نگریسته میشود و در چارچوب مسائل سیاسی داخل ایران تحلیل میشود یعنی وقتی اوباما و رامنی با یکدیگر مناظره میکنند برای مخاطب ایرانی مانند مناظره موسوی و احمدینژاد تحلیل میشود حتی در مورد انتخابات فرانسه هم همانند سازی صورت میگرفت و عدهای اولاند (Hollande) و سارکوزی(Sarkozy) را به احمدینژاد و موسوی تشبیه میکردند. من فکر نمیکنم در فضای دموکراتیکی مثل آمریکا مواضع خیلی با هم فاصله داشته باشند مثلاً برخی آقای رامنی را نژادپرست٬ کاپیتالیست و در مقابل اوباما را فرشته و طرفدار فقرا معرفی میکنند. در حالی که در عالم واقع اینگونه نیست و نهایتاً اوباما و رامنی برسر چند درصد افزایش یا کاهش مالیات با هم اختلاف نظر دارند که شاید در زندگی افراد عادی خیلی محسوس نباشد و تقسیم بندیها اصولاً با کشورهای غیردموکراتیکی مثل ایران که افراد را میتوان به طرفداران استبداد یا دموکراسی تقسیم کرد متفاوت است. در مورد سیاست خارجی٬ دولت اوباما یکی از کارآمدترین سیاستها را در مورد ایران داشته است و با تحریمهای هدفمند جمهوری اسلامی را فلج کرده است و اگر همین روند ادامه پیدا کند مسلماْ جواب خواهد داد و در مناظره های انتخاباتی هم دیدیم که آقای رامنی و اوباما بر سر ایران اختلاف چندانی نداشتند.
احمد مدادی: در پاسخ آقای هاشمی که گفتند عوامل نژادی در انتخابات آمریکا چندان تعیین کننده نیست میخواستم تجربه خودم را بگویم. من در ساکرامنتوی (Sacramento)کالیفرنیا زندگی میکنم درکالیفرنیا آقای اوباما برنده انتخابات شد در ساکرامنتو هم که اکثریت آن را رنگین پوستها تشکیل میدهند اوباما با اکثریت ۶۰ درصدی برنده انتخابات شد اما ۱۰ مایل دورتر از ساکرامنتو منطقه ای به اسم رزویل (Roseville)هست که اکثریتش را سفیدپوستها تشکیل میدهند ٬ در این منطقه رامنی ۶۰ درصد آرا را از آن خود کرد. نقش نژاد و رنگ را نمیتوان نادیده گرفت و حتی در کالیفرنیا که به صورت تاریخی ایالت دموکراتهاست باز هم این عوامل نقش پررنگی دارد به طوری که در منطقه سفید پوست نشین رامنی جمهوری خواه می تواند آراء بسیار بیشتری نسبت به اوبامای دموکرات کسب کند.
یحیی نژاد: آقای مدادی گفتند که سفیدپوستها بیشتر به جمهوری خواهان و رنگین پوستها بیشتر به دموکراتها رای میدهند و این هم به دلیل سیاستها و گفتمان این دو حزب است. دموکراتها حاضرند برای حل مشکل ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی اقداماتی را انجام دهند اما جمهوری خواهان کوتاه نمیآیند٬ آقای هاشمی نظر شما در این مورد چیست؟
سورنا هاشمی: من فکر میکنم شرایط عینی بیش از تمایل سیاستمداران تعیین کننده است مثلاً در مورد مهاجران غیرقانونی به عنوان یک مشکل عینی هرکس که به ریاست جمهوری برسد باید فکری برای آن بکند ممکن است کسی با سختگیری بیشتر برخورد کند و فرد دیگری ملایمت به خرج دهد اما در نهایت تصمیمها نمی تواند از شرایط عینی خیلی فاصله بگیرد مثلاً در این شرایط دشوار اقتصادی آمریکا و کسری بودجه زیادی که وجود دارد هیچ کس نمیتواند شعار کاهش مالیاتها را بدهد و حتی اگر هم این شعار را بدهد نمی تواند به آن وفادار باشد چون شرایط عینی٬ اقتضاء دیگری دارد.
سؤال: جمهوریخواهان یا دموکراتها کدامیک بهتر میتوانند سیاست خارجی جمهوری اسلامی را مهار کنند و اگر رامنی برنده شده بود ما شاهد چه تغییراتی در این زمینه بودیم؟
احمد مدادی: سیاستهای خارجی آمریکا بویژه در مورد خاورمیانه و ایران جنبه فراجناحی دارد و یک خط کلی است که توسط دولتهای مختلف با تفاوتهای جزئی دنبال می شود و تغییر دولتها در این زمینه تاثیر زیادی ندارد و همانطور که آقای صفوی گفتند سیاست خارجی اوباما در مورد ایران بسیار موفق بوده و ائتلاف مهم و بیسابقهای از کشورها را علیه ایران بسیج کردهاست و در بحثهای انتخاباتی و مناظرههایی که انجام شد هم دیدیم که رامنی برنامه مشخصی برای حل مساله ایران ارائه نداد و در مناظره سوم برنامه اوباما را تایید کرد و تنها شعارهایی را تکرار میکرد که اگر ایران به اسرائیل حمله کند ما به شکل نظامی در کنار اسرائیل خواهیم بود. به این دلیل حتی اگر رامنی برنده میشد این سیاست ادامه پیدا میکرد فقط ممکن بود از صلابت و قدرتش کاسته شود.
سؤال: آیا آمریکا از همه ابزارهایش برای اعمال تحریم علیه ایران استفاده کردهاست یا اینکه در دور جدید ریاست جمهوری اوباما امکان سختتر شدن تحریمها وجود دارد؟
*صفوی:** من در ابتدا به این نکته اشاره کنم که خیلیها در مورد انتخابات آمریکا به شکل حق و باطل تحلیل میکنند اما باید توجه داشت که کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا به وجوه مختلف منافع ملی آمریکا توجه میکنند و هریک بخشی از منافع ملی آمریکا را دنبال میکنند و اشتباه دومی که خیلی شایع است این است که جمهوری خواهان جنگ طلب تلقی میشوند چون در خاطره مردم٬ حمله آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج بوش به عراق و افغانستان باقی ماندهاست و به این نکته توجه نمیکنند که جرج بوش با شعار عدم دخالت خارجی رئیس جمهور شد و برخلاف کلینتون شعار داد که ما نمیخواهیم در سیستم جهانی خیلی مداخله کنیم اما ۱۱ سپتامبر آمریکا را مجبور به حمله به عراق و افغانستان کرد. چون واکنش به حادثهای به این بزرگی اجتناب ناپذیر بود. اما در مورد سؤال شما باید بگویم سیاست خارجی آمریکا براساس تحلیل های کارشناسی تعیین میشود به این دلیل اوباما برای تحریمهای جدید ابتدا قدری صبر خواهد کرد٬ چون همین تحریم های موجود همچنان باعث تضعیف اقتصاد ایران خواهد شد و در این مدت راه های دیپلماتیک دنبال میشود و منتظر سیاست ایران خواهند ماند چون ایران هم اخیراً از خود قدری نرمش نشان داده است و برای تعلیق غنی سازی ۲۰ درصد اعلام آمادگی کردهاست ضمن اینکه ما انتخابات ایران را هم درپیش داریم و به نظر میرسد مذاکرات جدی به پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران موکول شود چون انتخابات ایران هم سبب تحولاتی خواهد شد و جناح احمدی نژاد در سکوت کنار نخواهد رفت.
سورنا هاشمی: متاسفانه از شواهد و قرائن اینگونه برداشت میشد که جمهوری اسلامی تمایل داشت رامنی برنده انتخابات بشود حالا باید دید پس از پیروزی اوباما چه برنامهای دارد٬ این بازی دوطرف دارد و یکی از طرفین به تنهایی تعیین کننده نیست هرچند که ایالات متحده در این بازی دست بالا را دارد اما جمهوری اسلامی هم نشان دادهاست بر سر مواضعش سرسختی دارد و طرف مقابل را عقب میزند و یا حداقل اجازه پیشروی به او نمیدهد.
سؤال: فکر نمیکنید که افزایش تحریمها سبب رشد تورم و نابسامانی بیشتر اقتصاد ایران شود و دولت ایران را وادار به عقب نشینی کند؟
هاشمی: بهای دلار در بازار ایران کاهش یافته است و همین برای ایران کافی است اما در نهایت تصور نمیکنم این روند ادامه یابد و دولت اوباما ناچار به افزایش تحریمها میشود
.سؤال: آقای مدادی شما در این مورد چه فکر میکنید؟
مدادی: در رابطه با مساله هستهای ایران دو نکته به صورت کلی وجود دارد یکی اینکه روند ۸ ساله گذشته نشان میدهد علیرغم تمام هزینههای اقتصادی و سیاسی که برای کشورداشتهاست٬ سیاستهای ایران موفقیت آمیز بوده و جمهوری اسلامی تا حد زیادی به اهدافش دست یافتهاست. زمانی غنی سازی اورانیوم خط قرمز غرب بود اما الان جمهوری اسلامی غنی سازی را تا ۲۷ یا ۲۸ درصد افزایش داده است٬ ما نباید با منطق خودمان سیاستهای جمهوری اسلامی را ارزیابی کنیم٬ جمهوری اسلامی تلقی خاص خودش را از منافع ملی دارد. نکته دوم اینکه در چندسال اخیر سیاست اوباما در مورد ایران نیز موفق عمل کردهاست وجمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دادهاست. الان این دوسیاست با یکدیگر برخورد کردهاند و تداوم موفقیت هر دو امکان پذیر نیست و از این به بعد کفه ترازو به سمت یکی از طرفین سنگینی خواهدکرد به نظر میرسد جامعه جهانی اراده کردهاست این مناقشه را به نفع خود فیصله دهد و ایران فرصت دیگری در این زمینه ندارد. من با آقای هاشمی موافق نیستم که ایران میتواند با کوتاه آمدن مساله را حل و فصل کند حتی اگر ایران کوتاه بیاید از او پذیرفته نخواهد شد چون خیلی تلاش شدهاست که این بسیج جهانی علیه ایران شکل بگیرد و دولت آمریکا و کشورهای غربی به این سادگی حاضر نیستند دست بالای خود در این پرونده را نادیدهبگیرند و به این دلیل همین تخاصم تداوم خواهد داشت و نهایتاً به افزایش تحریمها و فشار بیشتر بر ایران خواهد انجامید.
یحیی نژاد: با توجه به اینکه به پایان برنامه نزدیک میشویم من از همه شما خواهش میکنم در یک دقیقه پیشبینی خود را در مورد تحولات سال آینده بگوئید.
مدادی: پیش بینی حوادث آینده ایران بسیار دشوارو مبهم است و وضعیت پیچیده کنونی بر این ابهام میافزاید و آن را غیرممکن میکند سیر رخدادهای سال آینده به نوع رفتار حکومت ایران بستگی دارد و عوامل دیگر سهم بسیار کمتری در این زمینه دارند و حکومت ایران هم نشان دادهاست که پیشبینی پذیر نیست اما مشخص است که ایران سال دشواری به لحاظ شرایط اقتصادی و شرایط بین المللی خواهد داشت..
صفوی: من با آقای مدادی موافقم که ایران تا حدی در زمینه برنامه هسته ای موفق بودهاست چون از بحث داشتن یا نداشتن برنامه هستهای به بحث تعیین درصد غنی سازی رسیدهاست و این برای ایران یک موفقیت محسوب میشود اما ایران یک اشتباه تحلیلی در مورد قدرت آمریکا و شدت تحریمها دارد٬ در زمان جرج بوش ایران نگران حمله نظامی آمریکا بود در حالی که همان موقع هم بحث حمله مطرح نبود. آمریکا توان تحریم بسیار بالایی دارد مخصوصاً در مورد ایران که همه کشورهای عربی هم با آن دشمنی دارند و دوستی در منطقه ندارد. وضعیت ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و مهم این است که در چه نقطهای ایران بپذیرد که چارهای جز کوتاه آمدن ندارد. بحث الان دیگر بر سر زمان کوتاه آمدن است و نه اینکه آیا ایران کوتاه خواهد آمد یا خیر.
هاشمی: من هم موافقم که سال خوبی در انتظار ایران نخواهد بود به این دلیل که بازی ایران در سیاست خارجی اگرچه بسیار موفق بوده و تاکنون غرب را در حالت تعلیق نگه دشتهاست اما این بازی امکان تداوم ندارد. علاوه بر آن مشکلات داخلی آنقدر افزایش یافتهاست که حاکمیت را بالاخره بر سر دوراهی قرار دهد و از طرف دیگر غرب هم به یک تصمیم جامع در مورد ایران رسیدهاست. اما به نظر من تنها در صورتی جمهوری اسلامی تسلیم خواهد شد که فروش نفت به طورکامل تحریم شود و بازوی اصلی جمهوری اسلامی برای سرکوب داخلی و ماجراجویی خارجی قطع شود و نهایتاً اوباما هم به این نتیجه خواهد رسید