مهشید ندیری:در برنامه امروز عملکرد حسن روحانی در شانزده ماه گذشته به عنوان رییس جمهور را بررسی میکنیم. موضوع برنامه امروز سیایت داخلی و وعده های انتخاباتی روحانی است. بر اساس بررسیهای سایت روحانی سنج، وی هفتاد و سه وعده انتخاباتی داده که شانزده وعده او محقق و چهار وعده محقق نشده و بیست و پنج وعده او نیز در حال پیگیری است و سی هشت وعده او نیز تا به امروزاصلاً پیگیری نشده است.
میهمانان ما رضا حقیقت نژاد روزنامهنگار و سورنا هاشمی فعال سیاسی هستند.
آقای حقیقت نژاد آیا روحانی اصلاح طلب است و با سید محمد خاتمی رییس جمهور دوران اصلاحات قابل مقایسه است؟
رضا حقیقت نژاد: من چنین مقایسههائي را درست نمیدانم زیرا شرایط تاریخی کاملاً متفاوت بودهاست؛ اما برای چنین مقایسهای باید به سابقه سیاسی فرد وعملکرد و گروههای سیاسی پشتیبان او توجه کنیم. بر این اساس تنها در یک مؤلفه به طور نسبی روحانی به خاتمی شباهت دارد. این شباهت٬ حمایت برخی از گروههای اصلاح طلب از اوست. پایگاه اجتماعی و آرای او به پایگاه اجتماعی آقای خاتمی نزدیک است؛ ولی از نظر سابقه سیاسی و شخصیت سیاسی کاملا دو مسیر متفاوت را طی کردند. آقای روحانی از جامعه روحانیت مبارز و آقای خاتمی از مجمع روحانیون مبارز بر آمدهاند که دو طیف کاملاً جدا هستند و از نظر موضع گیریها هم در چند دهه اخیر سیر کاملاً متفاوتی داشتند. شخصیت سیاسی هم هر دو فرد هم در تعامل با نظام و برخورد با نهاد های امنیتی و نهاد های نظامی و نوع رابطه آبا رهبری کاملا ًمتفاوت بودهاند و در عین حال در طول یک سال و نیم اخیر هم روحانی نشان داد که کمتر مایل است که مسیر خاتمی را طی کند. در دوران خاتمی اولویت تئوریسینهای اصلاحات برآزادی بود؛ اما دولت روحانی گفتمان خود را بر توسعه گذاشته و توسعه را بر آزادی مقدم میداند و مدعی است که در دوره اصلاحات، گفتمان آزادی موجب خسارت های زیادی شد و دولت را ناکارآمد کرد.
ندیری:آقای هاشمی نظر شما در این مورد چیست؟
سورنا هاشمی: پایگاه رأی آقای خاتمی و روحانی با هم تا حدی متفاوت است . اصلاح طلبان طرفدار خاتمی نیروی جدیدی در عرصه سیاست ایران بودند که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ شکل گرفتند و قبل از سال ۷۶ چنین نیرویی به نام اصلاح طلب وجود نداشت. اما روحانی پیشینه متفاوتی دارد و متعلق به یک جریان سیاسی اجتماعی قدیمیتر و قدرتمندتر است. علاوه بر آن نیروهای اصلاح طلب نزدیک به خاتمی در سالهای اخیر در حال خذف بوده و اکنون به طور کامل حذف شدهاست. راز این جهت این دو گروه را نمیتوان با هم مقایسه کرد.
ندیری:در اینصورت چرا کسانی که به روحانی رأی دادند انتظارباز شدن فضا همانند دوره خاتمی را دارند؟
هاشمی: فعالان سیاسی و مدنی همواره حق ابراز و پیگیری درخواستهای خود را دارند؛ این موضوع منحصر به دولت روحانی نیست و هر رئیس جمهوری که بیاید جامعه مدنی ایران این درخواستها را خواهد داشت. اما دولت روحانی بیش از مطالبات سیاسی و مدنی، متکی و برآمده از خواستههای اقتصادی جامعه ایران است. مردم برای رهائي از شرایطی که به دلیل سوء مدیریت و تحریم با آن مواجه بودند؛ به روحانی روی آوردند؛ انتخاب روحانی نتیجه یک اقبال عمومی بود. جامعه مدنی علاوه بر انتقال این خواستههای عمومی مردم؛ خواستههای سیاسی و مدنی خود را نیز دارد و نمیتوان آن را از این خواستهها محروم کرد.
ندیری:آقای حقیقت نژاد نظر شما در این مورد چیست؛ کسانی که با رویکرد اصلاح طلبی به روحانی رأی داده اند چقدر در این انتظارات و توقعات مؤثر است؟
حقیقت نژاد: منطق رأی دادن مردم و حتی عملکرد ساختارهای بالادستی جمهوری اسلامی اثباتی و ایجابی نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد واکنشی است، انتخابات ۷۶ رأی نه به ناطق ، انتخابت ۸۴ رأی نه به هاشمی و انتخابات ۹۲ نه به جلیلی تعیین کننده بود. حتی در انتخابات مجلس هشتم احمدی نژاد و لاریجانی برای نه به حداد عادل با هم همکاری کردند و در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ نیز مجموع اصولگرایان ونظام سیاسی و نیروهای نظامی برای نه به موسوی با هم متحد شدند. در نتیجه وقتی که منطق بر پایه نه باشد؛ انتظارات نیز حالت انتزاعی به خود میگیرد. در انتخابات ریاست جمهوری اخیر هم مردم احساس میکردند بخش عمده ای از آزادیهای سیاسی ، اجتماعی و شرایط اقتصادیشان در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد به سمت تاریکی رفتهاست در حالیکه در دوره خاتمی اقتصاد کشور وضعیت نرمال تری داشته است؛ به همین دلیل انتظارات از دولت روحانی به شکل غیر واقعی بالا رفت. در حالیکه انتظار از هر فردی باید بر مبنای ویژگیهای خود او و پیرامونش باشد. در عین حال همانطور که گفته شد جامعه مدنی حق دارد مطالبات خود را مطرح کند؛ همانگونه که طرف مقابل یعنی طیف حزب الله هم مطالبه گرائي خود را حفظ کردهاست.
ندیری:اعتراضات اخیر نسبت به اسیدپاشی را چگونه ارزیابی میکنید؛ آیا شکل گیری این اعتراضات نتیجه باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی است؟
حقیقت نژاد: قبلاً اگر نیروهای تندرو میخواستند علیه بد حجابی اقدام کنند این کار را از طریق راهپیمائی در خیابانهای تهران انجام میدادند؛ اما الان اتهام اسیدپاشی متوجه آنها است. و این نشان میدهد که عصبانی تر شده و میخواهند این پیام را بدهند که در هر حال نظرات خود را علیرغم مخالفت دولت پیش خواهند برد. از این طرف هم بلافاصله جامعه به خوبی به این موضوع واکنش نشان داد . این واکنش صرفاً در حد فضای مجازی یا بیانیه گروه های سیاسی باقی نماند و به خیابان کشیدهشد. این امر نشانگر افزایش حساسیت طیفهای مختلف جامعه و آگاهی آنها نسبت به قدرت اجتماعی خودشان است و لزوماً نشان دهنده افزایش آزادیهای مدنی در ایران نیست. روزهای اول پس از اسیدپاشی هر دو طرف دچار نوعی گیجی بودند؛ هم دولت نمیدانست که چه واکنشی پاسخگوی طرفدارانش است و در عین حال حساسیتهای حاکمیت را نیز بر نمیانگیزد. از سوی دیگر تندروها نگران بودند که مبادا مثل قتلهای زنجیرهای کرمان نهایتاً فتوایی برای این کار در میان باشد. اما خود مردم و به طور خورجوش با توجه به حساسیت بر حقوق مدنی و خودآگاهی که پیدا کرده بودند به خیابان آمدند. این امر امید به رشد و توسعه اجتماعی در ایران را افزایش میدهد زیرا نشان میدهد که حتی اگر دولتها هم به وظایف خود عمل نکنند؛ جامعه مدنی به رشد و بالندگی خود ادامه میدهد
ندیری:آقای هاشمی به نظر شما آیا افزایش حساسیت و آگاهی های مدنی جامعه سبب این واکنشها شد؛ یا عامل اصلی آن کم شدن فشارهای امنیتی و باز شدن فضای جامعه است؟
هاشمی: برای پاسخ به این سؤال باید کمی به عقب برگردیم و ببینیم که آزارهای خیابانی در دوره روحانی کاهش یا افزایش پیدا کردهاست. دولت روحانی توانسته است با محدود کردن گشتهای ارشاد، آزار خیابانی را به صورت محسوسی کاهش دهد. تا جایی که انصار حزب الله تهدید کرد۴ هزار نفر را در سراسر کشور برای امر به معروف و نهی از منکر به خیابانها خواهد فرستاد . در مقابل این تهدید وزارت کشور هم عقب نشینی نکرد و وعده داد که با آنها برخورد قانونی خواهد کرد. این نشان میدهد که علاوه بر نیروهای جامعه مدنی، تندروها هم به دنبال افزایش فشار بر دولت و پیگیری مطالبات خود هستند و دولت در مقابل آنها مقاومت میکند. ممکن است این موضوع بر انگیزه های فرد اسیدپاش به شکل غیر مستقیم تأثیر گذاشته باشد؛ اما به نظر قضاوت در مورد سازماندهی اسید پاشی از سوی گروه های تندرو زود است. این اقدام به قدری تأثیر نامطلوبی داشته که امام جمعه اصفهان ناچار به تکذیب حرفهای پیشین خود در مورد لزوم فراتر رفتن از تذکر لسانی در امر به معروف و نهی از منکر شد و حتی مصباح یزدی هم از گفته های قبلی خود در مورد امر به معروف و نهی از منکر عقب نشست.
ندیری:آیا روحانی توانسته به وعده خود مبنی بر ترمیم چهره ایران و افزایش اعتبار پاسپورت ایرانی عمل کند؟
حقیقت نژاد: وزارت خارجه ایران موضوع ایران هراسی را در همین زمینه دنبال کرد و به دنبال تصحیح تصویر ایران در صحنه جهانی رفت؛ اما به نظر من این اقدامات بیشتر جنبه داخلی داشته است. اباید دقت کرد که به دلیل ساختار دوگانه حاکمیت در ایران، علیرغم تمایل دولت، نیروهای وابسته به رهبر هم نقش زیادی دارند و سؤال اصلی این است که دولت در راستای کاهش آزار و اذیت این نهادها تا چه حد موفق عمل کرده است. آیا توانستهاست که جلوی ارسال صدا و تصویرهای زشت را بگیرد. به نظر من چنین نبودهاست و در این زمینه دولت موفق نبوده است زیرا قوه قضائیه خشن تر شده است و فعالیت دستگاه های امنیتی موازی و برخورد با نهادهای مدنی نیز کماکان ادامه دارد.
ندیری:آیا دولت ارادهای در این زمینه دارد؟
حقیقت نژاد: خیر، به نظر من ارادهای در این زمینه وجود ندارد. دولت روحانی توسعه را مقدم بر آزادی میداند و به همین دلیل هم چنین اراده ای ندارد. اما حتی اگر چنین ارادهای هم داشته، موفق نبوده و نتوانسته با نهادهای امنیتی موازی به نتیجه مطلوبی برسد. اگر بخواهیم شبیه سازی کنیم، روحانی در خارج از کشور و با گروه ۱+۵ توانسته است به یک توافقنامه موقت درست پیدا کند اما در داخل چنین نبوده است و تا زمانی که روحانی نتواند در داخل کشور به چنین توافقی دست یابد ؛نمی توان امیدوار بود که پروژه ایران هراسی متوقف شود. قضاوت دنیا در مورد تصویر ما به صداها و تصویرهایی که از داخل کشور فرستاده میشود بستگی دارد. توجه شهروندان دیگر کشورها فقط به طبیعت یا غذاهای ایرانی نیست؛ آنها به اعدامها، فشار بر اقلیتها و فشار بر زنان هم توجه میکنند و نه تنها ما بلکه حتی دولتمردان ما هم پاسخی به پرسشهای آنان ندارند در نتیجه این تصویر همچنان مخدوش است و ناموفق بودن دولت در این زمینه کاملا آشکار است. تلاش برخی اافراد در مورد انتشار تصاویر زیبای طبیعت و یا تنوع قومی و فرهنگی ایران ممکن است که توجه جهان را برانگیزد؛ اما دنیا بیشتر به مسايل حقوق بشری و آزادی های اجتماعی توجه دارد که دولت در این زمینهها تمرکزی نداشته است.
ندیری:آقای هاشمی نظر شما در این مورد چیست؟
هاشمی: به نظر من دولت در این زمینه موفق عمل کرده و وجهه دولت در سطح جهانی به مراتب بهتر شده است. احمدینژاد در هر جلسه یا سخنرانی که شرکت می کرد؛ با اظهار نظرهایش باعث سرافکندگی مردم ایران بود. اما دولت جدید اظهار نظرهای سنجیدهتر و سیاسی تری می کند
ندیری:در نگاه خرد و از نظر شهروندان ایران چنین قضاوتی معنا پیدا میکند؛ اما در سطح کلان و از نگاه سایر دولتها آیا پیشرفتی داشتهایم؟
هاشمی: درا سخنرانی سازمان ملل احمدی نژاد بسیاری از سیاستمداران جهان سالن را ترک میکردند و از این نظر رئیس جمهور ایران در ردیف افرادی مانند قذافی قرار میگرفت؛ اما در زمان روحانی چنین نیست و حتی رسانه های غربی رویکرد مثبتی نسبت روحانی دارند و بسیاری از آنها اذعان می کنند که شرایط داخلی ایران بهتر شدهاست. از این نظر روحانی تا حد بسیار زیادی در ترمیم چهره ایران موفق بودهاست. همچنین باید توجه کرد که غربیها بیش از حقوق بشر به فرد طرف مذاکره خود نگاه میکنند؛ از این نظر وزیر خارجه پیشین و ظریف قابل مقایسه نیستند و واکنش دیپلماتهای اروپائي هم کاملا این تفاوتها را نشان میدهد.
ندیری:آیا فکر میکنی که مسأله حقوق بشر یک موضوع جانبی است و چندان در نگاه جهانی به ایران تأثیر ندارد؟
هاشمی: بله، زیرا حقوق بشر اگرچه یک میثاق جهانی است؛ اما مکانیسم الزامآور جهانی برای آن وجود ندارد؛ و مسأله مهمی برای دولتهای غربی نیست.
ندیری:حقوق بشر در افکار عمومی جهانی چقدر تأثیر دارد ؟
هاشمی: قطعاً این موضوع بر بخشی از افکار عمومی جهانی تأثیر میگذارد؛ اما چند درصد از افکار عمومی جهانی موضوع نقض حقوق بشر در ایران را پیگیری میکند؛ برای آنها مسائل داخلی و وضعیت اقتصادی و درصد مالیاتیاشان بیش از این موضوعات اهمیت دارد. همچنین رفع خطر هسته ای ایران یا تأثیر رفع تحریمها در وضعیت اقتصادی کشورشان را بیشتر پیگیری میکنند.
ندیری:آقای حقیقت نژاد نظر شما در مورد صحبتهای آقای هاشمی چیست؟
حقیقت نژاد: من فکر میکنم این مقایسهها یک اشتباه تاریخی است. اینکه ظریف یا صالحی کدام خوش تیپ تر است و یا کدام انگلیسی بهتر حرف میزند؛ مهم نیست. قبلاً هم گاهی گفته می شد که خامنه ای بهتر از خمینی است چون فرمانی مثل قتل عام ۶۷ ندادهاست؛ مهم نیست که چند نفر پای صحبت روحانی یا احمدینژاد می نشینند؛ مهم این است که روحانی چه اقدام عملی برای احیاء اعتبار پاسپورت ایرانی که وعده انتخاباتیش بود؛ انجام دادهاست. به نظر من در این زمینه بهبودی بوجود نیامدهاست؛ حتی اخیراً دولت مالزی تهدید کرده که ممکن است پس از این ایرانیان را بدون ویزا نپذیرد. در رده بندی جهانی هم پاسپورت ما وضعیت سابق را دارد. در سطح کلان تر هم ممکن است مردم سایر کشورها به نقض حقوق بشر در ایران توجه نداشته باشند؛ اما در هر حال صدها نماینده از کشورهای مختلف در اجلاس اخیر حقوق بشر سازمان ملل گزارش نقض حقوق بشر در ایران و توضیحات نماینده ایران را شنیدند. و در مورد بهبود آن به ایران پیشنهاد دادند. تنها تفاوتی که آمدن روحانی در این وضعیت داشت؛ اضافه شدن آقای انتظامی به تیم آقای لاریجانی بود. او هم همانند آقای لاریجانی به دروغ از وضعیت حقوق بشر در ایران دفاع کرد. و در نتیجه آقای روحانی هم در کنار دروغ گویان قرار گرفت.
توجه داشتهباشید که آقای احمدی نژاد یک اشتباهی در تاریخ ایران هم برای حکومت و هم برای مردم بوده است و مقایسه وضعیت فعلی با دوره او ما را همچنان در وضعیت صفر نگه میدارد. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که در زمینه وضعیت حقوق بشر و وعده های انتخاباتی روحانی در این زمینه گامی به جلو برداشته نشده است. اندکی بهبود تصویری هم که رخ داده مصول شرایط و انتظاراتی است که در ایران شکل گرفته و در رسانهها هم دامن زده شده است و در نتیجه اکنون با اندکی خوش بینی در این مورد نگاه میشود. هرچند که به مرور در زمینه حقوق بشر خوش بینی های گذشته محو میشود و تنها در مورد حل بحران هستهای همچنان خوشبینی هایی وجود دارد.
ندیری:آقای هاشمی نظر شما در این مورد چیست؟
هاشمی: سختگیریهای دولت مالزی در مورد مسافرت ایرانیان بیش از بی کفایتی دولت، ناشی از رفتار شهروندان ایرانی است. اقدام دولت مالزی به دلیل اختلافات دیپلماتیک با دولت ایران نیست؛ بلکه به دلیل مشکلات امنیتی و تجارت مواد مخدر توسط ایرانیان است و نباید انگشت اتهام را به طرف دولت دراز کرد. در مورد مسأله کلان تر هم باید توجه کرد که درحال حاضر چه جایگزینی برای روحانی وجود دارد؟ اکنون روحانی هیچ جایگزینی جز اصولگرایان ندارد و باید این دو را با هم مقایسه کرد. بدیل روحانی اصولگرایانی هستند که تصویر ایران در سطح جهانی را به مراتب بدتر خواهند کرد.
ندیری:آیا برگزاری تجمعاتی مانند مخالفت با اسیدپاشی،حمایت از کوبانی و بهبود فضای دانشگاهها و باز شدن خانه سینما و بهبود وضعیت ان . جی . او ها و … نشانه باز شدن فضای اجتماعی نیست؟
حقیقت نژاد: باید توجه داشت که دولت هم جزئی از مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی است؛ و در یک تصور کلان درست است که اقدامات محدودی انجام شده، اما باتوجه به خلاء دوران احمدی نژاد و شکاف فاحش ایران و جامعه جهانی این اقدامات کافی نیستند و سرعت مناسبی ندارند. دلخوش بودن به این اقدامات کوچک البته کار بدی نیست؛ اما ممکن است به دولت قدرت توجیه بدهد. باید در نظر گرفت که حتی در دوران احمدینژاد هم که بدترین دوران از این نظر بوده؛ میتوان نشانههای مثبتی پیدا کرد. مثلاً او برای بهبود وضعیت زندانها به قوه قضائیه فشار آورد. یا او در زمینه حمایت از بشار اسد با حکومت همراهی نکرد. پس ما به عنوان فعال مدنی، روزنامه نگار و کسی که به روخانی رأی داده و به عنوان عضوی از جامعه ایرانی اگر چه خوب است که از این اقدامات دفاع کنیم؛ اما نباید قدرت مطالبه گری خود را فروگذاریم. در مورد ان. جی . او ها هم که واقعاً تغییر خاصی رخ ندادهاست . نهاد مادر دخیل در این موارد یعنی وزارت کشور در اختیار اصولگرایان است. و کاری در این زمینه ها انجام ندادهاست. حتی در زمینه محیط زیست هم که یکی از چهرههای اصلاح طلب مسئولیت دارد؛ اقدام چندانی انجام نگرفته است. در مورد مسائل دانشگاهی هم همینطور است و تندروها با فشار زیادی که بر وزارت علوم آوردند؛ موفق به حفظ محدودیتها در آنجا شدهاند. و دولت هم کوشش چندانی در این زمینه انجام نداده است. استرتژی کلان دولت در اینگونه موارد پرهیز از درگیری در حوزه سیاست داخلی، برای پیشبرد سیاستهایش در حوزه سیاست خارجی است. نتیجه این اولویتگذاری هم قربانی شدن آزادیهای اجتماعی برای پیشبرد سیاست خارجی دولت بوده است. اعتراض ما هم از همین زاویه است. بسیاری از مسائل حقوق بشری مانند موضوع رفع حصر که روحانی وعده حل آن را داد؛ از دستور کار دولت خارج شد و آقای آشنا، مشاور روحانی هم پیشنهاد کرد که کروبی و موسوی قدمی در این راه بر دارند؛ تا این گره گشوده شود. تندرو ها هم پیشنهاد توبه را به شکل عریان تری مطرح میکنند. وعدههای ایجابی ایشان مانند منشور حقوق شهروندی هم علیرغم گذشت ۱۶ ماه با هیچ اقدام مشخصی همراه نشدهاست. و حتی اقدامات کم هزینه و نمادینی هم انجام نشده است.
ندیری:آقای هاشمی نظر شما در مورد این سؤال چیست؟
هاشمی: نه تنها از روحانی، بلکه از هر فرد دیگری در ساختارقدرت جمهوری اسلامی نمیتوان انتظارعمل محیرالعقولی در این زمینه داشت. جمهوری اسلامی اگر حقوق بشر را رعایت کند دیگر جمهوری اسلامی نیست. اما در زمینه وزارت علوم اقدامات خوبی انجام شده است و با توجه به موقعیت مهمی که دانشگاه دارد؛ این مسأله بسیار مهم است. حل مشکل دانشجویان ستاره دار در دولت روحانی اقدام بسیار مهمی بود. فضای دانشگاه هم نسبت به قبل بازتر شدهاست؛ اما باید توجه داشت که در دوره اجمدی نژاد جامعه مدنی و تشکلهای دانشجویی همه از بین رفتهاند و نمیتوان انتظار داشت که یک شبه همه مشکلات حل شود. روحانی برخلاف احمدی نژاد که یک شبه در پی حل همه مشکلات بود؛ هیچ شعار بزرگی نداد. به عنوان نمونه در زمینه اقتصاد روحانی کفت که گام به گام مشکلات را حل میکند و همینطور هم عمل کردهاست. مثلاً تورم را از ۴۵ درصد به ۲۸ درصد کاهش دادهاست و یا نوسانات ارز را خیلی خوب کنترل کرد. من دفاعی از کارنامه حقوق بشری دولت نمیکنم اما گامهای حساب شده خوبی برداشته شده . در زمینه بهبود وضعیت اقوام دولت بسیار خوب و حساب شده جلو میرود.
ندیری:در زمینه اقلیتها دولت چه اقدام مثبتی انجام داده است؟
هاشمی: اگر منظوراز اقلیتها بهائیان است که هیچ کاری انجام نشدهاست؛ اما در مورد اهل سنت دولت خیلی خوب کار کرده و ارتباطات خیلی خوبی با اهل سنت برقرار کردهاست؛ در انتخابات اخیر هم روحانی بیشترین رأی انتخاباتهای مختلف را در استان سیستان و بلوچستان بدست آورد. یونسی معاون اقوام رئیس جمهور هم مواضع منطقی در این مورد دارد. اقدامات دولت در میان اهل سنت هم بازتاب خوبی داشته است. همچنین باید توجه داشت که وضعیت اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران بهتر از سایر کشورهای منطقه است. در تمام منطقه جنگ قومی رواج دارد؛ اما ایران از این نظر وضعیت بسیار خوبی دارد.
ندیری:آقای هاشمی با توجه به اینکه میگوئید نمیتوان انتظار معجزه از دولت داشت؛ نظر شما در مورد انتقاد از دولت چیست؟ آیا موافق انتقاد از دولت هستید یا معتقدید که منتقدان دولت باید سکوت کنند ؟
هاشمی: به نظر من اگر این انتقادات به معنای قهر و دشمنی با دولت باشد؛ اقدام مناسبی برای یک فعال سیاسی نیست. آقای حقیقتنژاد گفتند که احمدینژاد هم اقدامات مثبتی در مورد زندانیان انجام دادهاست؛ اما توجه نمیکنند که نزدیکترین یار آقای احمدی نژاد سعید مرتضوی به عنوان متهم ردیف اول سرکوبها در ایران بود و آزار او به مردم منحصر به فرد بودهاست. روحانی در اظهار نظرهایش گفته که رفع حصر را پیگیری میکنند. اما در برخورد با امر عینی موفق نشدهاست. اما به نظر من وی اراده این کار را داشته است؛ آقای اوباما هم نتوانست وعده تعطیلی زندان گوانتانامو را محقق کند. حمایت فعالان سیاسی از دولت و خوداری از قهر با دولت؛ به پیشرفت پروژههای ما کمک میکند.
ندیری:آقای حقیقت نژاد شما هم اگر توضیحی دارید بفرمائید
حقیقت نژاد: من موافق اینگونه مقایسهها نیستم در صحبت پیشین هم از بابت نقد، این مقایسه ها را آوردم. زیرا از این نظر همکار روحانی هم پورمحمدی با کارنامهای به مراتب تاریک تر از مرتضوی است. این مقایسهها ما را به جایی نمیبرد. ضمن اینکه باید توجه کنیم که عصر گفتار درمانی گذشته و نمیتوان به صحبتهای یونسی در زمینه اقلیتها دلخوش بود؛ روحانی در دوره وزارتش بر اطلاعات هم این حرفهای زیبا را می گفت؛ اما اطلاعات سپاه همان زمان بیشترین رشد را داشت. در همین مسأله اقلیتها هم مولوی عبدالحمید که از دولت حمایت کرد؛ اکنون ممنوع الخروج است. همچنین استخدام سنیها در کشور با مشکل روبرو است. و آنها اجازه ساخت مسجد و اجرای مناسک دینی خود را ندارند؛ در این حوزهها باید اقدام عملی انجام گیرد وگرنه با گفتار درمانی مشکلی حل نمیشود. این نگاههای حداقلی، مطالبه گری سیاسی را به حاشیه میبرد. افراد بر اساس یک مبناهایی در انتخابات رأی دادند و اکنون هم با همان مبناها مطالبات خود را پیگیری میکنند
ندیری:آیا میشود هم مطالبات و انتقادات به دولت را مطرح کرد و هم از برخی اقدامات دولت حمایت کرد؟
حقیقت نژاد: دولتها همیشه دو قدرت توجیه بخش داشتهاند؛ یکی اینکه میگویند تندروها نمیگذارند که ما کار کنیم و دیگری هم اینکه میگویند انتظار معجزه نداشته باشید. بنابراین هر چه این صداها کمتر شنیده شود؛ قدرت سوء استفاده دولت کمتر میشود. همچنین باید توجه داشت که مطالبهگری و پرسشگری امکان مانور بیشتری برای دولت فراهم میکند و اگر مهارت لازم را داشته باشد؛ از آن استفاده خواهد کرد. همانگونه که در سطح بین المللی تلاش برای بهبود چهره ایران و جلوگیری از ایران هراسی باعث تقویت موقعیت ایران در مذاکرات با غرب میشود؛ در صحنه داخلی هم اینگونه مانورها امکان پذیر است و قانع بودن به وضع موجود امکانات ما را از بین میبرد. پس اگر دولت اراده بهبود شرایط را دارد؛ باید با مطالبه گری به او کمک کرد که گامهایش را جدی تر بردارد.
ندیری:آقای هاشمی آیا اختلاف نظر شما و آقای حقیقت نژاد به دلیل تفاوت جایگاه شما دو نفر به عنوان یک فعال سیاسی و یک روزنامهنگار است؟ همچنین نظرت در مورد صحبتهای ایشان چیست؟
هاشمی: بله درست است؛ فعال سیاسی باید درنظر بگیرد که کجا و با چه نیروی سیاسی همکاری یا ائتلاف کند. البته روزنامه نگاران هم حوزههای مختلف دارند برخی مثلاً در حوزه حقوق بشر و برخی دیگر در حوزه سیاسی فعالیت میکنند.
اما در مورد عملکرد روحانی باید نقاط مثبت را دید مثلاً در سیستان و بلوچستان فرماندار زن سنی از سوی دولت منصوب شدهاست. اما من هم با آقای حقیقت نژاد موافق هستم که به شرط دوری از دشمنی، نقد دولت مفید است
ندیری:مرز دشمنی و انتقاد از دولت کجاست؟
هاشمی: دلیل برخورد مثبت شهروندان مسئول با دولت روحانی، تجربه دولت خاتمی است. دولت خاتمی ضربه زیادی از اصلاحطلبان و دانشجویان طرفدارش خورد. مقایسه وعدههای آقای معین در انتخابات سال ۱۳۸۴ با روحانی نشان میدهد که شعارها و وعدههای معین با فاصله بسیار زیادی پیشروتر از روحانی بودهاست؛ اما او نتوانست با این شعارها مردم را به سوی خود جلب کند؛ دلیل این امر افزایش سطح مطالبات مردم در دوران خاتمی بود . اکنون هم اگر از روحانی انتظار داشته باشیم که به لحاظ حقوق بشر کشور را به شرایط کشورهای اروپائي برساند؛ انتظاری غیر واقعی و انتزاعی است. جمهوری اسلامی ۳۰ سال است که به حیات خود ادامه میدهد و نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور توانایی لازم برای تحدید قدرت آن ارا نداشتهاند؛ پس برخی تندرویها نه تنها راه به جایی نمیبرد؛ بلکه سبب ریزش بدنه طرفداران این جریان را در پی خواهد داشت و همانند تجربه دوره احمدی نژاد سبب قدرت گرفتن مجدد نیروهای تندرو خواهد شد.
ندیری:آقای حقیقت نژاد نظر شما در این مورد چیست؟
حقیقتنژاد : من ابتدا تصحیح کنم که در دولت آقای روحانی هیچ استاندار زن و یا هیچ استاندار اهل سنتی نداریم. مشارکت سیاسی زنان در دولت روحانی کاهش یافته است؛ پیشتر ما وزیر زن داشتیم اما اکنون چنین نیست. سطح مشارکت اهل سنت هم هیچ رشدی نکرده و یونسی هم گفت که دولت از افزایش سطح مشارکت آنان ناتوان بودهاست. همچنین سطح انتظارات ما از آقای روحانی اعمال مقرارات حقوق بشری نبوده است. ما انتظار داشتیم که ایشان در مقابل روزنامه نگاران غربی به دروغ نگوید که روزنامهنگار زندانی نداریم. او میتوانست سکوت کند و یا مانند احمدینژاد بگوید که قوه قضائیه مستقل است . اما او به جای این اقدامات که هزینهای هم برای او ندارد؛ نماینده خودش را در کنار لاریجانی برای دفاع از کارنامه حقوق بشر ایران به شورای حقوق بشر سازمان ملل فرستاد.. و یا در مورد وعده رفع حصر تقاضای تندرو ها برای توبه رهبران جنبش سبز را تکرار کرد. ما به عنوان یک روزنامه نگار به شرایط ایران واقف هستیم و میدانیم که تحقق نبرخی از مطالبات، با توجه به بدبینی نهادینه شده رهبر جمهوری اسلامی غیر ممکن است. اما این انتظار وجود داشت که به احترام جامعهای که به روحانی رأی داده بود؛ وی در دروغ گویی با سایر مقامات جمهوری اسلامی همراه نشود.
ندیری:آقای هاشمی شما اگر پاسخی دارید بفرمائید
هاشمی: ما سه مورد فرماندار زن اهل سنت در دولت روحانی داشتهایم. ممکن است من به اشتباه استاندار گفته باشم. اما انتصاب همین زنان اهل سنت هم از نظر من گام مهم و بیسابقهای است. به لحاظ حقوق بشری، حق با آقای حقیقت نژاد است و این انتقاد دروغ گویی به روحانی وارد است. اما باید این اقدام روحانی را در چارچوب استراتژی او بررسی کرد و توضیح داد.
ندیری:آیا توضیح رفتارها و سخنان روحانی وظیفه فعالین سیاسی و روزنامهنگاران است یا خود روحانی و هیأت دولت باید این اقدام را انجام دهد.
هاشمی: من فکر نمی کنم دولت چنین اقدامی انجام دهد و اگر چنین کند جبهه جدیدی از نیروهای تندرو مقابلش گشوده خواهد شد . روحانی وظیفه بسیار سنگینی دارد. باید هم با اصولگرایان و افکار عمومی بجنگد و هم روابطش با آقای خامنهای را طوری تنظیم کند که سیاست خارجیش را با رضایت او پیش ببرد. همچنین او با نهادهای انتصابی و اطلاعاتی که در اقتصاد هم نقش زیادی دارند؛ درگیر است. تنظیم و توضیح این مسائل بسیار دشواراست؛ در جمهوری اسلامی خیلی از مسائل را نمیتوان به صورت شفاف توضیح داد. خاتمی و روحانی و بسیاری دیگر از مسئولان به نقض حقوق بشر واقفند؛ اما نمیتوانند آن را علنی بیان کنند. چون تبعات آن سبب تضعیف و تحدید موقعیت آنها میشود.
ندیری:لطفاً چشم انداز خود را از شرایط کلی کشور تحت مدیریت روحانی بیان کنید؟
حقیقت نژاد: من در مورد اراده دولت روحانی خوش بینم؛ اما در مورد فضای کلی کشور خیلی امیدوار نیستم. اگر توافق هستهای صورت نگیرد که فضا همچنان به سمت بسته شدن پیش خواهد رفت و تمرکز دولت بیشتر بر حل معضلات اقتصادی متمرکز میکند. اگر هم توافق صورت پذیرد؛ نهادهای انتصابی و تندرو فشار شدیدتری را برای کاستن از قدر دولت در فضای سیاست داخلی کشور اعمال میکنند تا اجازه مانور بیشتری به دولت ندهند. کما اینکه در یکسال اخیر هم سعی کردند که به داخل و خارج کشور بگویند که چیزی عوض نشدهاست و امید چندانی نداشته باشید. از این منظر من خوشبین نیستم . عملکرد دولت روحانی در یکسال اخیر هم نشان داده که نه اراده کافی و نه برنامه مشخص و هدفمندی برای بهبود وضعیت حقوق بشر و یا گشایش فضای سیاسی و اجتماعی کشور دارد و نهادهایی مانند وزارت کشور، وزارت دادگستری و وزارت اطلاعات هم برنامه مشخصی در این زمینه ارائه ندادهاند و در غیاب چنین برنامهای چشم انداز روشنی متصور نیست.
هاشمی: من تصور میکنم که مهمترین چالش پیشاروی دولت، همچنان مذاکرات اتمی است و موفقیت اقتصادی دولت در گرو موفقیت این مذاکرات است. هرچند که وعده بازشدن فضای سیاسی و اجتماعی و رفع مشکلاتی مانند رفع حصر از سوی روحانی در زمان انتخابات مطرح شد و در رأی آوری روحانی هم مهم بود؛ اما اقبال عمومی به روحانی به این دلایل نبود؛ سی سال است که ما با نقض حقوق بشر دست و پنجه نرم میکنیم؛ دلیل اقبال مردم به روحانی بهبود وضعیت اقتصادی و عادی شدن روابط با دنیا بود . پس از پیروزی انقلاب مهمترین چالش جمهوری اسلامی با دنیا رویارویی با آمریکا پس از گروگانگیری کارکنان سفارت این کشور بودهاست و روحانی کسی بود که برای اولین بار تلفنی با اوباما صحبت کرد و این تابو را شکست. این اقدام تبلیغات قبلی در مورد ممنوع بودن گفتگو با آمریکا را از بین برد. شاه کلید روحانی بهبود روابط با غرب و لغو تحریمها است.
ندیری:شما در این مورد خوشبین هستید
هاشمی: قضاوت در این مورد دشوار است. ساختار سیاسی دولت آمریکا تغییر کرده و در ایران هم آقای خامنهای به عنوان تصمیم گیرنده اصلی به این مذاکرات بدبین است؛ اما دولت در این زمینه تلاش میکند.
ندیری:چرا دولت در مورد موضوعاتی که اختیار کامل ندارد به مردم وعده میدهد
هاشمی: در ساختار سیاسی ایران رئیس جمهور اختیارات محدودی دارد اما به هر حال همسو بودن همین بخش محدود از قدرت با خواست مردم هم یک شانس برای جامعه است و به نظر من بهتر است که از آن استفاده کرد. نگاهی به عملکرد اقتصادی روحانی هم نشان میدهد که بسیاری از نگرانیهای مردم در عرصه اقتصادی کاهش یافته است. اگر سهم رئیس جمهور از قدرت را ده درصد بدانیم من به این ده درصد خوشبین هستم و امیدوارم که این خوشبینی ادامه پیدا کند
حقیقت نژاد: من نه تنها به عنوان یک روزنامه نگار و فعال سیاسی، بلکه قطعاً خود روحانی پس از سالها حضور در نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، به این موانع اشراف کامل داشته و با علم به این محدودیتها وعدههای انتخاباتی خود را مطرح کردهاست. و الان اگر از او برای تحقق وعده هایش سؤال شود؛ نباید گلایه ای مطرح شود. زیرا گله از کسانی است که برای کسب رأی به مردم دروغ گفتهاند